درست بنویسیم، درست بگوییم

بی بند و باری دامنگیر نوشتن


یکی از از بداخلاقی های آشکار نوشته های فارسی مسالۀ جدانویسی و یا سرهم نویسی است. واقعیت این است که هنوز هم با همۀ کوشش هایی که شده است، شیوه ای درست و پذیرفتنی برای همگان پیدا نشده است. گروه های گوناگونی هر یک برای خود، درست و نادرست،   برداشت و نظری دارند. باید گفت که معیاری هم برای سنجیدن و تقلید کردن وجود ندارد.

در این میان نوشته های فارسی از هنجاری شگفت انگیز رنج می برند که در پیوند با برداشت هیچ گروهی نیست و تنها ناشی از بی بند و باری یک یک ما در نوشتن است! کم نیستند نوشته هایی که در آن ها نویسنده ای دست کم در شیوۀ نگارش پیرو خودش باشد! به این ترتیب افزون بر دشواری ناتوان بودن در گزیدن مرجع تقلید، بار دیگری بر دوش نوشته ها سنگینی می کند. گویا خط فارسی نیاز به هیچ نوع احترامی ندارد.

یکی از آشکارترین نمونه های این نوع بداخلاقی و بی اعتنایی در به کار بردن «می»   برای استمرار و «ها» برای جمع بستن است. برخی هنوز باور ندارند که اگر مقلد گروهی نیستند، دست کم مقلد خود باشند! چنین و از این روی است که می بینیم، در محدودۀ تنها یک سطر گاهی «می» و «ها» جدا نوشته شده اند و گاهی سرهم. مثلا: «پرویز هنگامی که مینویسد هم می خندد و هم میگرید» و یا «پرویز نگاهی ویژه به خرسها و به مارمولک ها دارد»!

پیداست که این بی بند و باری می تواند از نگاه خواننده دور نماند و او می تواند برداشت ها و نگاه های نویسنده را هم دستخوش تلون ببیند.

سرانجام باید باور کنیم که دقت تنها در انحصار دانش ریاضی نیست و شامل حال نوشتن هم می شود.

درشگفت ماندم که در پشت پنجرۀ داروخانه ای خواندم:

«به یک بانوی دیپلمه مورد نیاز است»!

مگر داروسازها می توانند در ساخت دارو بی بند و بار باشند و به هنگام ساخت دارو مواد را با سرتاس بسنجند؟!

Labels: