درست بنویسیم، درست بگوییم

اصول گرا، اصلاح طلب

 

صادقانه می گویم که هنوز فرق «اصوال گرا» با «اصلاح طلب» دستگیرم نشده است. نه از نظر پایبندی به انقلاب و نه از نظر آرمانی که پیش روی اصول گرایان و اصلاح طلبان قرار دارد.

کافی است که به خواست ها و گفته های دو گروه اصول گرا و اصلاح طلب در محدودۀ زمانی معین توجه کنیم. در مجموع، خواست ها و گفته ها ی هر دو گروه یکی است. با بیانی متفاوت. و نگاهی همانند. باورها یکی است. منتها نه در یک نشست مشترک و در زمانی معین. بلکه در جاها و زمان های گوناگون!  

کسی که به «اصول» باور دارد، نمی تواند خواستار «اصلاح» نباشد و کسی هم که به «اصلاح» می اندیشد،  نمی تواند از «اصول» فاصله بگیرد.

در این میان شاید باید برای «اصول» و «اصلاح» در پی تعریف هایی دقیق تر باشیم، تا از بهت درآییم.

من از پرداختن به سیاست می پرهیزم. اما سخت پایبند آنم که هنجاری را پیش بکشیم که بر میزان تفاهم می فزاید. آن گاه است که سنجیده گویی بازار می یابد و سخن ناسجیده، بی جنگ و دعوا، گوشی را برای فرورفتن نمی یابد!

پیداست که هم پایبندی به «اصول» زیباست و هم تلاش برای «اصلاح». اما با پرهیز از برداشت های به دور از منطق و گاهی ضد منطق.


Labels: