مورخ که باشی ذهنت مشغول است همیشه

ناتنی ها (52)

پایتخت ناتنی!

قیامتی از نوع قیامتستان!

 

 ما بيشتر از هر قوم و ملتی شاهدان مبهوت فروپاشی ‌ها بوده‌ايم و گويا كم‌تر از ديگران از تجربه‌های گذشتة خود پند گرفته‌ايم‌. خاندان‌های حكومتی بي‌شماری با لجاجت و يا پايمرديیِ سالاری تازه نفس بنيان نهاده شده‌اند و پس از سامان‌ها و نابه‌سامانی ‌های فراوان با لجاجت و يا پايمردی‌ِ سالاری ديگر از پای فتاده‌اند و با همۀ هست و نيست خود فروپاشيده‌اند.

 و شگفت‌انگيز اين‌كه در اين سرزمين خاندان‌های فرمانروا، به شمار خاندان‌ها، پايتخت و تختگاه داريم‌. گويی كه اعتبار فرمانروايی نوخاسته‌، به نونوار بودن پايتخت و تختگاه است‌.

 و شگفت‌انگيز اين‌كه بارگاه و رخت و كلاه خاندان پيشين را سوزانده‌ايم‌، تا حتماً خود طراح‌، معمار، نقش‌انداز و سازندۀ بارگاه و رخت و كلاه باشيم‌.

 در جای جای اين سامان كهن‌، پايتختی نا به‌سامان ورشكسته‌، از پای ‌فتاده‌، فرسوده‌، افسرده و حتي مرده و مدفونی داريم‌، كه اگر معاد پايتخت‌ها اتفاق بيفتد، به راستی قيامت خواهد شد. قيامتی از نوع قيامتستان‌!

 نه هخامنشيان به مادها اقتدا كردند و نه اشكانيان به هخامنشيان و نه ساسانيان به اشكانيان‌.

  اگر سه خاندانی كه حدود 1200 سال با اقتدار بر ايرانيان فرمان راندند، با سرد و گرم همدان مي‌ساختند، دست كم در گورستان همدان مي‌توانستيم‌، با اين كه ما تنها يا بيشتر، مرده‌های تازه‌نفس و گرم را دوست داريم‌، گور نياكانمان را بجوييم‌.   

 ساسانيان حتی ملت را عوض كردند و طرحی از بيخ و بن نو درانداختند و گل ايرانيان بسرشتند و مانند كاسه و كوزه از نو به پيمانه زدند. 

 اما در دورة اسلامی نيز از كوزه همان تراويد كه در او بود!

 صفاريان از طاهريان نياموختند و سامانيان از صفاريان‌.

 اگر سياست و تدبير يكی با غيرت و همت ديگری و با فرهنگ و ادب سومی مي‌آميخت‌، مگر نمی ‌شد كارستان‌؟

 به زودی بخارا غزنين شد و آل بويه به يك پايتخت واحد قناعت نكرد و هر برادر عمارتي نو درانداخت‌.

 و اين شيوه با گذشت زمان چنان جا افتاد كه امروز اگر دنبال شمشيری از دورۀ افشاريه باشی‌، مي‌توانی آن را در حرم امام رضا (ع‌) بيابی‌، اما در پی يافتن پايتخت نادر نباش‌! زين اسب نادر هم كه «پايتخت‌وارۀ» او بود پوسيده است‌!    

 البته كه مي‌دانيم كه خوی كوچ‌نشينی و وضعيت آب و هوا و ييلاق و قشلاق و ديگر عوامل قومی می‌توانسته‌اند، عامل خوش‌نشيني باشند، اما اين را هم مي‌دانيم كه اين وضعيت و وضعيتی مانند آن در روم و يونان هم وجود داشته است‌، اما رم و آتن پايتخت‌هايی هستند چندهزارساله و در اتازوني‌ِ كوچ نشين هم‌، با همۀ تنوعی كه از نظر اقليمی و جغرافيای انسانی دارد، واشنگتن همچنان واشنگتن مانده است‌. خانبالق (پكن‌) هم همين‌طور. بغداد و دمشق هم همين طور. پاريس و لندن هم همين‌طور.

و يك بار هم كه روس‌ها هوس كردند كه پايتخت خود را تغيير دهند، نزديك بود كه دق كنند و باز از سنت پترزبورگ برگشتند به سر جاي اولشان مسكو.  

به همه چیز فکر کرده بودم جز پایتخت نا تنی!

 

با فروتنی

پرویز رجبی