اگر من شاه عباس بزرگ میبودم!
اسکندربیک ترکمان، مورخ دربار شاه عباس (989-1038 هجری) می نویسد: یکی از شاعران به نام احمد کاشی که به خود اجازۀ گشودن دهانش را به میل خود داده بود، بسیاری از تبهکاران روزگار را به گمراهی کشانده بود و «پادشاه صفت نژاد پاک اعتقاد، در نصرآباد کاشان او را به دست مبارک خود شمشیر زده، دو پارۀ عدل کردند».
اگر من شاه عباس بزرگ میبودم، نیم ساعت به دو نیم کردن احمد کاشی را به تاخیر میانداختم و از او میخواستم تا بیحضور کسی دیگری، علل درشت سرکشی خود را برایم تعریف کند، تا دربارۀ پیرامونم زیاد خالی از ذهن نباشم.
ماموران در میان کاغذهای سید احمد به فهرست نام بزرگان نقطویه دست یافتند و برای همیشه ریشۀ نقطویان کاشان را کندند. خالیبودن ذهن شاه عباس که سبب کوچ بسیاری از ادیبان و روشنفکران روزگار به هند شد، چنان آسیبی به روند فرهنگ ادب و اندیشه در ایران زد که برخی از پیامدهای آن درمان ناپذیر بود.
با فروتنی
پرویز رجبی