آخرین چهارشنبه

آخرین چهارشنبه

 

صفیۀ کوهی

مجموعۀ شعر

بجنورد، انتشارات سالوک

1386

 

 

غرق در بی حوصلگی بودم که هوشنگ برایم کتابی فرستاد به نام «آخرین چهارشنبه».

من در این پنجاه سالی که قلم از دستم نیفتاده است، بیش از دو سه کتاب را نقد نکرده ام. آخرین کتاب ها «بهشت خاکستری» و «کیمیاگران» از عطاءالله مهاجرانی بودند.

آخرین چهارشنبۀ صفیۀ کوهی را تا تمام نکردم، دلم نیامد که آن را ببندم. نگاهی است بسیار ساده به جهان پیرامون، از چشم انسانی که محکومت می کند که دوستش داشته باشی و سر تسلیم فرود بیاوری به نوع نگاهش به شخصیت واژه ها. در این کتاب هیچ کوششی برای آفریدن ظرفیتی نو برای واژه ها نشده است. بلکه خود واژه ها فرصتی بی نظیر یافته اند برای نشان دادن رویه ای دیگری از خود... رویه ای که در همان نزدیکی خودشان بوده است و انگاری به خطا به دید نیامده اند...

من نمی دانم که این کتاب در تهران هم یافت می شود یانه. همین امروز با ناشر تماس خواهم گرفت که برای تهران هم فکری بکشد...

 

صفیه می نویسد:

.....

تمام هفته را عبور می کنم

از خیابان های سرد عبوس

در تقویم کوچکم نخ نما می شوم

آدم وقتی جهان مال خودش است

سرریز از کلمه می شود

 

با فروتنی

پرویز رجبی

 



--
PARVIZ.RAJABI@GMAIL.COM