حاشیهای بر تاریخ 6
از گزارشهای مورخان ایرانی دربارۀ شادیها و شادمانیهای مغولها چنین برمیآید كه گویا اینان خود ستمهایی را گزارش نكردهاند كه بر مردم ایران روا دانسته شده است. و خود ننوشتهاند: «آمدند و كندند و سوختند و كشتند و بردند و رفتند»! ریشۀ این همه شیفتگی را در كجا باید جست؟ نوشتن تاریخ كاری است و گزارش آكنده از شیفتگی كاری دیگر. و جالب است كه مغولها خود از لفاظی بیزار بودهاند. و تاریخ جهانگشای جوینی لبریز است از لفاظیهای بی امان و نفسگیر. با اینكه بسیار ملالآور است، با هم بخوانیم جهانگشا را از جشن تختنشینی اگتای: «و پادشاه جهاندار بر مرقاۀ بخت بیدار موید و كامكار نشسته و پادشاهزادگان جوزاوار منطقۀ خدمت بر میان مهر، در پیش مهر آسمان عظمت و اقتدار بسته و خواتین بر یسار هریك، با مایۀ حسن و ملاحت، ذات یسار از فرط طراوت و نضارت، چون ازهار و از لطافت و نظافت مانندۀ سبزۀ بهار... هركس كه آن مجلس را از كثرت حوران و ولدان و غزارت خمور و البان مشاهده میكردند، از قیاس خلد برین، زمان به مكان قاآن روشچشم و جهان به تمكن او بیكین و خشم گشته. و اشجار امن و امان بعد از ذبول آبدار شده و رخسار آمال را بعد از خدشات ی ئ'س و نومیدی، آب با روی كار آمده، روزها از روح و سكون خوشی لیالی فایده داده و شبها، از انس و ضیأ آتش می، حكم روز روشن گرفته...».
آدمی بیاختیار به یاد مرحوم میرزا بزرگ قائم مقام میافتد كه معاهدۀ تركمنچای را به خط خوش خود نوشت! و خیلیهای دیگر كه در تاریخ ما حضور داشتهاند و حتما بالای چشمشان ابرو نبوده است... و نامشان در كنار شهیدان راه میهن آدرس خانههای ماست.
بی تردید به هنگام جشن تختنشینی اگتای مغول، بیش از نیمی از خانوادههای ایران سوگوار بودهاند. و جوینی خوب میدانسته است كه چنین است... مشكل كجاست كه مورخان ما دولتمردان را مستحق هرنوع شادمانی میدانستند و به هنگام گزارش شادمانیهای حتی خشنترین فرمانروایان، درد مردم خود را فراموش میكردند؟ نگاه این مورخان حتی به فرمانروایان منقرض قرنها پیش از خود، نگاهی آكنده از هنجاری مانند چاپلوسی است. شاید هم نگاه عموم به اصطلاح رعیت به فرمانروایان چنین بوده است. هنگامی كه عدهای از هواداران امیر كبیر در راه كاشان آهنگ تجات او را داشتند، اگر روایتها درست باشند، او حاضر به نافرمانی در برابر فرمان ذات اقدس همایونی نشد...
همچنین است داستان سوگند وفاداری دكتر محمد مصدق به خاندان پهلوی و استفاده نكردن او در اوج قدرت برای فراهم آوردن اسباب خلع محمدرضا شاه از سلطنت...
--
پرویز رجبی
parviz.rajabi@gmail.com
parvizrajabi.blogspot.com
parvizrajabi.ir