حاشیهای برای تاریخ
ظاهرا چنین پیداست كه امیران بزرگ مغول چندان علاقهای به بازگشت به آسیای مركزی و مغولستان و به زیستگاه اصلی خود را نداشتهاند. به همین زودی شهرهای گوناگون ایران را در قشلاقها و ییلاقها پستوهای خانۀ خود پنداشته بودند. به همین دلیل ماموریت جبه نویان و سویدای حدود دو سال به طول كشید. بنابراین، گمان نمیكنم كه ایرانیان در روزگاران پیش از اسلام در متصرفات خود چنین احساسی را كه تركها و مغولها داشتهاند، داشته بوده باشند. البته این داستان به گفت و گویی مفصل نیاز دارد. در این گفت و گو میتوان كورش بزرگ را نیز شركت داد... و رشیدالدین فضلالله را هم نبش قبر كرد!.. از رشیدالدین باید پرسید كه چگونه بوده است كه شفافترین گزارش را از كشتار بیامان چنگیزیان داده است و با این همه آگاهی وزیر دولت آنها شده است؟
گزارش رشیدالدین چنان شفاف است كه در تاریخ مغول نباید از خواندن آن صرف نظر كرد. اهمیت این گزارش بیشتر در این است كه به خامۀ مردیست كه هوادار و وزیر چنگیزیان بوده است و ناگزیر از آبروداری برای آنان!
--
پرویز رجبی
parviz.rajabi@gmail.com
parvizrajabi.blogspot.com
parvizrajabi.ir