باران!
باد و توفان بر ابرها میتازند
و بر قطرههای باران
که عادت به لمس زمین را دارند
میان من و باران الفتیست قدیم
و من همیشه چشم به راه او هستم
حتی اگر سیلی هم به راه افتد
غرنده و شوینده
قطرهها همدیگر را در آغوش میگیرند
و بازو به بازو راه دریا را میجویند
و مرا به دل به دریازدن میخوانند
21 خرداد 88
--
پرویز رجبی
parviz.rajabi@gmail.com
parvizrajabi.blogspot.com
parvizrajabi.ir