دیوارنوشت ها

من حاضرم دلم را بشکنم!

 

چرا دلت را در دل من زندانی کرده‌ای

دل من زندان هزار تکدرخت است

و تنها یک عندلیب که سکوت را بشکند

من نوازش دستم را تنها با نسیم راهی تکدرخت ها می‌کنم

با تو چه کنم که جز به توفان رضا نمی‌دهی

 

بیا قراری بگذاریم:

من دلم را می‌شکنم

و تو پرواز کن به سوی کهکشان‌ها

شاید همدیگر را یافتیم

در هزار مسیری که برای گشتن کفایت می‌کنند

قبول؟

 

6 مرداد 89


--
پرویز رجبی
parviz.rajabi@gmail.com
parvizrajabi.blogspot.com
parvizrajabi.ir