تعویق!
نگران هفتاد سال نرقصیدنم
نگران هوسهای سرپوشیدهام
نگران رقصهای زندانی
و نگران مرگ رقصهای ناتنیده به تنم
و پارههای سرگردان غمم
امروز هوای رقصم در سر پیچید
نفس در سینۀ هوا حبس شد
جلو چارچشم پنجره
تن دیوار رو به رو تپیدن گرفت
حکم تعویق باری دیگر به سراغم آمد
و کلاغ جلوی پنجره با دست خالی پرکشید
1 دی 89
--
پرویز رجبی
parviz.rajabi@gmail.com
parvizrajabi.blogspot.com
parvizrajabi.ir