دیوارنوشت ها

دست های من!

 

دست دلم کوتاه است

و انجیرها دور

در آغوش آسمان نزدیک

 

دست چشمم فقط به پنجره می رسد

و شاخه های درختان کوتاه اند

در زیر آسمان بلند

 

دست شانه ام به شانه ام اعتنا نمی کند

و خجالت هزار تمنای فسیل شده

می خزد به زیر آسمان زیر بغلم

 

دستم به دستم نمی رسد

تا کف بزنم به غیرت دیوار رو به رو

در کنار آسمان محبوس در اتاقم

 

اما خوشحالم که دست روی دست نمی گذارم

و به مهربانی دستور می دهم تا با یک دست

هر هزاردستان خوشنوا را دست آموز کند!

 

21 دی 89


--
پرویز رجبی
parviz.rajabi@gmail.com
parvizrajabi.blogspot.com
parvizrajabi.ir