آقای دکتر رجبی گرامی
- البته من اصلاً صلاحیت پرداختن به این بحث را ندارم اما چون به هرحال بقول شما «دستکی به قلم» دارم، به ناگزیر گاهی دچار این دشواریها میشوم و میکوشم تا راهحلی برای آن بیابم. به نظرم موضوع بحث قدیمی و جالبی را پیش کشیدهاید. هر چند که بیتردید این بحث همچنان بدون راهحلی قاطع باقی خواهد ماند و دلیل آن نیز به گمانم چنین است که خط در سرشت خود کمتر دچار دگرگونی میشود و پدیدهای ایستا است، اما گویش مردم همواره در تغییر است و سرشتی پویا دارد. از همین روی، همواره شیوه گویش و نگارش در تمام زبانها، کم یا زیاد، متفاوت است. کوشش برای تطبیق ایندو با یکدیگر هم کاری غیر مفید و شاید مضر باشد چون به املای تاریخی زبان آسیب میزند. برای نمونه میتوان از نوشتن کسره اضافه نسبت پس از حرف «هـ» غیرملفوظ یاد کرد که برخی نویسندگان آنرا با یک حرف «ی» در پایان همان کلمه مینگارند که بنظرم میرسد کاری نا لازم باشد که ممکن است اثری نادرست بر گویش هم بگذارد. چرا که در گویش عامیانه چنین کسره نسبتی، معمولاً صدای«ـِ»میدهد و نه صدای «یِ».
- از سوی دیگر تصور میکنم که بهتر است از بکارگیری زیاده از حد از الفبای لاتینی برای آوانویسی فارسی دوری کرد. چون عملاً نه تنها مشکلات ضبط کامل آوا را حل نمیکند، بلکه بیشتر هم میکند. چرا که ساختار الفبای لاتینی برای زبان فارسی (و حتی عموماً زبانهای ایرانی) به کلی ناهماهنگ و ناقص است. علاوه بر این، بدیهی است که بخاطر پاسداشت خط و زبان فارسی هم که شده، بهتر میبود که تا میتوان با همین خط فارسی آوانویسی کرد و حتی چه ایرادی دارد اگر همانند الفبای لاتین، نظام الفبایی خاصی برای آوانگاشت و حرفنگاشت مبتنی بر خط فارسی برای واژههای غامض توسط اهل فن ایجاد و پیشنهاد شود؟
- پدیده دیگری که به حق یا به ناحق مرا رنج میدهد، استفاده افراطی ایرانیان (و نه همه فارسیزبانان) و بویژه ایرانیان خارج از کشور از الفبای لاتینی است. با اینکه بسیاری از ما از هویت ملی و یادمانهای میهنی دفاع میکنیم و حساسیتی بجا نشان میدهیم، اما در زمینه کاربرد خط فارسی، کمتر انگیزهای داریم و براحتی به هنگام برخورد با مشکلی کوچک (مثلاً نگارش در محیط ایمیل و یا پالتاک) تسلیم الفبای لاتینی میشویم و کمتر برای نصب قلمهای فارسی علاقهمندی از خود نشان میدهیم. شاید از همین روی باشد که به گزارش مؤسسه مایکروسافت، از نسخه ویندوز فارسی کمتر از نسخههای ویندوز به زبانهای دیگر استفاده شده است و عملاً ایرانیان از آن استقبال نکردند و ترجیح دادند از نسخههای آن به زبان انگلیسی یا زبانهای دیگر بهره برند. من از چنین واقعهای در عجبم و بسیار میل دارم دلیل این بیتوجهی ایرانیان به خط فارسی را بدانم. یعنی بیتوجهی کسانی که بخاطر نام خلیج فارس و بخاطر پاسارگاد و بخاطر خیلی از منافع ملی دیگر، حساسیتی فراوان نشان میدهند. دوست ندارم باور کنم که این حساسیتها تنها در برابر نفوذ هویت عربی است و نه نفوذ بیدریغ هویت آمریکایی که سخت نیرومندتر و خطرناکتر است.
- ببخشید که از موضوع خیلی دور شدم. به هر حال آوانوشت واژگان فارسی به خط لاتینی در چند جا به اشکال میخورد. یکی همین نمونهای است که شما از آن یاد کردید و فرمودید که بهتر است حرف «هـ» غیرملفوظ در ضبط لاتینی نوشته نشود. اما تصور نمیکنم که ننوشتن این حرف مشکلی را آسان کند، در حالیکه ممکن است خود دشواریهای تازهای بهمراه داشته باشد. یکی اینکه در گویشهای ایرانی خاوری، تا اندازهای این حرف «هـ» تلفظ میشود. دیگر اینکه با واژه شبیه آن که تنها همان حرف پایانی را ندارد، مشتبه میشود (مثل همان خانه و خانِ). درست است که شما دو نمونه برای ثبت هر دو نشان دادید، اما عملاً این شیوه بکار بسته نمیشود و همگان از آن علامت خط تیره دوری میجویند. بویژه در نگارش تاجیکی که همیشه آوای کسره پایانی بدون فاصله و خط تیره به واژه پیش از خود میچسبد. از سوی دیگر، ننوشتن معادل لاتینی حرف «هـ» (بویژه در نگارش نام کتابها در پشت جلد) ممکن است موجب قرائت نادرست واژه توسط خوانندگان و کتابداران اروپایی شود که عادت دارد حرف «ای» پایانی را تلفظ نکند.
بیتردید این بحثی مفصل و بیپایان است و مرا نیز در آن صلاحیتی نیست. اشاره شما به این نکته باعث شد تا درددلهایی را پیش بکشم و با کسی که نیم قرن دست به قلم دارد، گفتگو کنم و بیاموزم.
- البته من اصلاً صلاحیت پرداختن به این بحث را ندارم اما چون به هرحال بقول شما «دستکی به قلم» دارم، به ناگزیر گاهی دچار این دشواریها میشوم و میکوشم تا راهحلی برای آن بیابم. به نظرم موضوع بحث قدیمی و جالبی را پیش کشیدهاید. هر چند که بیتردید این بحث همچنان بدون راهحلی قاطع باقی خواهد ماند و دلیل آن نیز به گمانم چنین است که خط در سرشت خود کمتر دچار دگرگونی میشود و پدیدهای ایستا است، اما گویش مردم همواره در تغییر است و سرشتی پویا دارد. از همین روی، همواره شیوه گویش و نگارش در تمام زبانها، کم یا زیاد، متفاوت است. کوشش برای تطبیق ایندو با یکدیگر هم کاری غیر مفید و شاید مضر باشد چون به املای تاریخی زبان آسیب میزند. برای نمونه میتوان از نوشتن کسره اضافه نسبت پس از حرف «هـ» غیرملفوظ یاد کرد که برخی نویسندگان آنرا با یک حرف «ی» در پایان همان کلمه مینگارند که بنظرم میرسد کاری نا لازم باشد که ممکن است اثری نادرست بر گویش هم بگذارد. چرا که در گویش عامیانه چنین کسره نسبتی، معمولاً صدای«ـِ»میدهد و نه صدای «یِ».
- از سوی دیگر تصور میکنم که بهتر است از بکارگیری زیاده از حد از الفبای لاتینی برای آوانویسی فارسی دوری کرد. چون عملاً نه تنها مشکلات ضبط کامل آوا را حل نمیکند، بلکه بیشتر هم میکند. چرا که ساختار الفبای لاتینی برای زبان فارسی (و حتی عموماً زبانهای ایرانی) به کلی ناهماهنگ و ناقص است. علاوه بر این، بدیهی است که بخاطر پاسداشت خط و زبان فارسی هم که شده، بهتر میبود که تا میتوان با همین خط فارسی آوانویسی کرد و حتی چه ایرادی دارد اگر همانند الفبای لاتین، نظام الفبایی خاصی برای آوانگاشت و حرفنگاشت مبتنی بر خط فارسی برای واژههای غامض توسط اهل فن ایجاد و پیشنهاد شود؟
- پدیده دیگری که به حق یا به ناحق مرا رنج میدهد، استفاده افراطی ایرانیان (و نه همه فارسیزبانان) و بویژه ایرانیان خارج از کشور از الفبای لاتینی است. با اینکه بسیاری از ما از هویت ملی و یادمانهای میهنی دفاع میکنیم و حساسیتی بجا نشان میدهیم، اما در زمینه کاربرد خط فارسی، کمتر انگیزهای داریم و براحتی به هنگام برخورد با مشکلی کوچک (مثلاً نگارش در محیط ایمیل و یا پالتاک) تسلیم الفبای لاتینی میشویم و کمتر برای نصب قلمهای فارسی علاقهمندی از خود نشان میدهیم. شاید از همین روی باشد که به گزارش مؤسسه مایکروسافت، از نسخه ویندوز فارسی کمتر از نسخههای ویندوز به زبانهای دیگر استفاده شده است و عملاً ایرانیان از آن استقبال نکردند و ترجیح دادند از نسخههای آن به زبان انگلیسی یا زبانهای دیگر بهره برند. من از چنین واقعهای در عجبم و بسیار میل دارم دلیل این بیتوجهی ایرانیان به خط فارسی را بدانم. یعنی بیتوجهی کسانی که بخاطر نام خلیج فارس و بخاطر پاسارگاد و بخاطر خیلی از منافع ملی دیگر، حساسیتی فراوان نشان میدهند. دوست ندارم باور کنم که این حساسیتها تنها در برابر نفوذ هویت عربی است و نه نفوذ بیدریغ هویت آمریکایی که سخت نیرومندتر و خطرناکتر است.
- ببخشید که از موضوع خیلی دور شدم. به هر حال آوانوشت واژگان فارسی به خط لاتینی در چند جا به اشکال میخورد. یکی همین نمونهای است که شما از آن یاد کردید و فرمودید که بهتر است حرف «هـ» غیرملفوظ در ضبط لاتینی نوشته نشود. اما تصور نمیکنم که ننوشتن این حرف مشکلی را آسان کند، در حالیکه ممکن است خود دشواریهای تازهای بهمراه داشته باشد. یکی اینکه در گویشهای ایرانی خاوری، تا اندازهای این حرف «هـ» تلفظ میشود. دیگر اینکه با واژه شبیه آن که تنها همان حرف پایانی را ندارد، مشتبه میشود (مثل همان خانه و خانِ). درست است که شما دو نمونه برای ثبت هر دو نشان دادید، اما عملاً این شیوه بکار بسته نمیشود و همگان از آن علامت خط تیره دوری میجویند. بویژه در نگارش تاجیکی که همیشه آوای کسره پایانی بدون فاصله و خط تیره به واژه پیش از خود میچسبد. از سوی دیگر، ننوشتن معادل لاتینی حرف «هـ» (بویژه در نگارش نام کتابها در پشت جلد) ممکن است موجب قرائت نادرست واژه توسط خوانندگان و کتابداران اروپایی شود که عادت دارد حرف «ای» پایانی را تلفظ نکند.
بیتردید این بحثی مفصل و بیپایان است و مرا نیز در آن صلاحیتی نیست. اشاره شما به این نکته باعث شد تا درددلهایی را پیش بکشم و با کسی که نیم قرن دست به قلم دارد، گفتگو کنم و بیاموزم.
Labels: پرسش و پاسخ, درست بنویسیم, روزنوشت