دربارۀ 300


دربارۀ 300

 

1.

دوستی در بارۀ روزنوشت «300» نظر داده است:

« "ما"، "آنها" - "من"، "شما" - "ما ایرانیان"، "آن امریکائیان"، مفاهیمی که هیچگاه نتوانستم درک کنم !!
متاسفانه در نزد اهل فرهنگ هم این مفاهیم بسیار طرفدار دارد .
تا هنگامیکه انسان‌ها اسیر این "من" و "تو" هستند، این قافله تا به حشر لنگ است» .

 

دوست گرامی،

من  از شما  می پرسم،  فکر می کنید بدون ضمیر می توان سخن گفت؟

شما هر روز صدها بار از «من»، «تو»، «او»، «ما»، «شما» و «آن ها» استفاده می کنید و آهنگ تفرقه اندازی هم ندارید!  

فکر می کنم، خذف «ضمیر» برداشت «دل» شما نیست!

 

2.

دوست دیگری تلفن زد که «در هرحال با آبروی ما بازی شده است».

 

در پاسخ گفتم:

اگر مردم دنیا را چنین نابخرد تصور کنیم که می توانند این فیلم را باور کنند، دیگر جایی برای اعتراض باقی نمی ماند!

 

3.

و مریم از درست یا نادرست بودن داستان فیلم پرسیده اند.

 

مریم گرامی،

همان گونه که نوشته ام، این فیلم بر داستانی تکیه دارد که همزاد آریوبرزن خود ماست. اما به خوبی پیداست که نویسندۀ سناریو آهنگ پرداختن به حقیقت را نداشته است و برآن بوده است که از هیچ موقعیتی برای تبدیل داستان به افسانه ای کودکانه برای بینندگان سطحی نگر پرهیز نکند. حتی در گزیدن چهره های افسانه ای و سابقه دار در فیلم های بازاری هالیوودی. در این فیلم اگر کسی سوار بر دایناسور هم می شد، دور از انتظار نمی بود.

یکی از دوستانم می گفت، چون این فیلم تاریخی است، می تواند شبهه انگیز باشد. پاسخ من با قاطعیت این بود که این فیلم تاریخی نیست!...

Labels: