کشور «همیشه» گل و بلبل
و کتیبۀ محیرالعقول جزیرۀ خارک!
در حالیکه ایران یک گل یا بلبل بیشتر از اروپا ندارد، در یکی از شناسنامههایمان کشور گل و بلبل خوانده شدهایم! شایدهم اروپاییان که عادت به شکستن تخم لق دارند، این تخم لق را برایمان شکستهاند و نیش ما را تا بناگوش، گوش تا گوش، گشودهاند. چون تقریبا پذیرفتهایم که غربی کارش حرف ندارد!...
غربیها مسیحا نفساند... این ها در مورد هنر ما هم موفق شدهاند تخم لق بزرگی را بشکنند. حاصل همین تخم لق است که از خودت نمی پرسی، ملتی را که هنر بیمثالش شهرۀ آفاقش کرده است و ملتی را که هنرش زینت موزههای جهان است، چه شده است که خودش را با روی آوردن به بیهنری بر سر زبان ها میاندازد؟...
مثلا همین صنایع دستی که هرچه شلخته تر باشد، نیش توریست غربی را بیشتر باز می کند و ما را سرمست... غربیها اگر طول و عرض قالیچه و قالیهای ما سرکج نداشته باشند آنها را «پریمیتیو» (هنر انسالهان اولیه) نمیدانند و نمیپسندند. در حالیکه خودشان سیبزمینی را، که ما «بیرگش» میخوانیم، با «کولیس» اندازه میگیرند و روانۀ بازار مردم استانداردها میکنند!
اینک مدتی است که ما در حال جستن و یافتن استانداردهای ملی تازهای هستیم، تا با ویرایش غرور ملیمان که دستخوش تهدید است، کشور گل و بلبل را بیشتر ببالانیم. پیداست که در این ویرایش، چون ایرانیان برای تاریخ، مانند طب، نیاز به تخصص را احساس نمیکنند، همه از دم صاحبنظر هستند.
چندی پیش در جزیرۀ خارک [البته همیشه خارک] کتیبهای پیدا شد به خط میخی فارسی باستان، با 16 نشان و شاید شش کلمه. دوتا از نشانها هم غیرخواناتر هستند. بیدرنگ همۀ آنهایی که از 72 هزار اثر باستانی و تاریخی بیخبر هستند، هیجان زده اعلام کردند که سند مالکیت خلیج همیشه فارس را پیدا کردهایم. البته من تا این هنگام نمی دانستم که خلیج فارس به این بزرگی نیاز به سند دارد. یکی از دانشمندان نیز بخشی از این سند را چنین خواند: " اين سرزمين خشک و بي آبي بود شادي و آسايش را آوردم"!!
شگفتا! معجزه شد. بخشی از شش کلمه که بخشی از آن نیز خوانده نمیشود، معنی میدهد " اين سرزمين خشک و بي آبي بود شادي و آسايش را آوردم"!!
و طولی هم نکشید که شیادان سند خلیج فارس را، پیش از آنکه دهها نام شیفتگان هنر و میراث ملی در کنارش حک شود و با گچ و زغال و ماژیک نوشته شود، پاره کردند.
البته جای شکرش باقی است که دوست خوبم غیاثآبادی این چند نشان را بازخوانی کرد و به ثبـت تاریخی رساند، تا شاید بتوان از آن سردرآورد. شکر دیگر اینکه دکتر سرفراز، باستان شناس کوشای ما قول مرمت دادهاند...
واقعیت این است که همۀ ما شیفتۀ آزادی بیان و قلم هستیم. پس حق نداریم که بپرسیم که این ترجمۀ ده کلمهای چگونه حادث و الهام شد؟
قبول؟
پس من هم با اینکه انسانی آزاد هستم، اجازه میخواهم که از آفریدگار بزرگ آرزوی بردباری و صبر برای ایرانیان داشته باشم!...
چون میدانم که هزاران مورخ ورزیده دهان به دشنام خواهند گشود، کارشان را آسان میکنم و با آوایی بلند میگویم که اگر این شش واژۀ معیوب خوانده هم میشد، تبدیل به سند خلیج فارس نمیشد. سند خلیج فارس 2500 سال پیش صادر شده است و گوش به تاریخ که بسپاری، زمزمههای متن این سند از دهان امواج نمیافتند...
با فروتنی
پرویز رجبی
--
پرویز رجبی
parviz.rajabi@gmail.com
parvizrajabi.blogspot.com
parvizrajabi.ir